- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت عباس علیهم السلام
وعـده ای داده ای و راهـی دریـا شده ای خوش بحال لب اصغر! که تو سقّا شده ای آب از هـیـبـت عــبـاسـی تـو مـی لـرزد بی عصا آمده ای، حضرت موسی شده ای به سجود آمده ای یا که عمودت زده اند؟ یا خجالت زده ای؟ وه که چه زیبا شده ای یا اخا گـفتی و ناگـه کمـرم درد گـرفت کـمر خـم شده را غـرق تمـاشا شده ای مانده ام با تن گــلگـون تو آخـر چه کنم ای عــلـمـدار حـرم! مثل معـمّا شده ای مــادرت آمـده یـا مـادر من آمـده است؟ با چنین حال به پای چه کسی پا شده ای تو واین قدّ رشیدی که پُر از طوبی بود در شگفتم که در این قبر چسان جا شده ای
: امتیاز
|
مدح و شهادت حضرت عباس علیه السلام
صحنه را چشم خدا غم زده رؤیت میکرد دشت را حال تو صحرای قیامت میکرد ماه! از بس که سراپای تو بوسیدن داشت تیـر با تیـر، سر بوسـه رقـابت میکرد درمصاف تن بی دست تو هرکس که رسید کاش تنها به دو سه ضربه قناعت میکرد جهلشان تا به کجا بود که هر مـلعـونی پیش از ضربه زدن نیّت قربت میکرد زخم یک دو سه و صدها و هزاران، آن قدر که تنت داشت به درد همه عادت میکرد آب در داغ تـریـن روز ازل تـا بـه ابـد به ترک های لبت داشت حسادت میکرد از همان خیـمه تو دستور اگر می دادی که: به این سمت بیا، آب اطاعت میکرد ساقی مشک به دوشی، به دل آب زده! تشنه جان دادنت از عشق دلالت میکرد داغت آن قدر بزرگ است که کم آوردیم کاش این بار خدا ذکر مصیبت میکرد
: امتیاز
|
شهادت حضرت عباس علیه السلام
مشك برداشت كه سيـراب كند دريـا را رفت تا تـشـنگياش آب كـند دريـا را تشنه ميخـواست ببـيند لب او را دريـا پس ننـوشـيد كه سيـراب كند دريـا را كوفه شد علقمه، شق القمری ديگر ديد مـاه افـتـاد كه مـحـراب كـنـد دريا را ناگهان مـوج برآمد كه رسيد اقـيانـوس تا در آغوش خودش خواب كند دريا را آب مهــريـه گـــل بـود والا خـورشـيـد درتوان داشت كه مرداب كند دريا را روی دست تو نديـده است كسی دريا را چون خدا خواست كه ناياب كند دريا را
: امتیاز
|
ذکر زمزمه ای شهادت حضرت عباس علیه السلام
حسین جان ای امیر جسم و جانم نگو دیـگـر که در خـیـمه بـمـانم بده رخصت که از این قـوم کافر تـقــاص خـون یـاران را سـتـانم به خیـمه قحط آب است دلـم از آن کـبـاب اسـت عـلی اصغر در آشـوب بـه دامــان ربـاب اسـت از این غم حال عبّـاست خراب است ******************************* ز صـوت یـا اخـا ادرک اخـایـش دل مــولا بـلرزیـد از صــدایـش شـتـابـان آمـد و در عـلـقـمـه دیـد نمانـده چـیـزی از سـرو رسایش به یک سو دست ساغر عـلـم در ســوی دیـگـر به کُـنجی مـشک، پـاره عمودش خورده بر سر برون از حد بُـوَد زخمش به پیکر *********************************** بـرادر جـان تـوئـی دار و نـدارم ز داغـت نـازنــیــنــم بـیــقــرارم شتکـسـتی پـشـتم از داغت برادر تـوانِ رفــتــنِ خــیــمــه نـــدارم ســــراپـــا درد و آهـــم تو بـودی تـکـیـه گـاهـم چـسـان جـسـمت برادر بــرم در خــیـمـه گـاهـم شدم تنهای تنها ، بی پناهم **************************** درون خـیـمه گه غـوغـا به پا شد خـبر آمد عـمـو جـان هم فـدا شد خــــدا را مـادر اصغــر نـفـهـمـد گـل امـیّـد او فــرقـش دو تـا شـد حرم در پیچ و تاب است دل خـواهر کبـاب است نـدای، وای عـمـو جان بـــجــای آب آب اســت سکینه دل غمین، در اضطراب است
: امتیاز
|
شهادت حضرت عباس علیه السلام
از تن بی تاب من جز تیغ غمخواری نکرد زخم روی زخم می آمد دلم زاری نکرد تـا رسـانم آب را بـر تـشـنگـان کـربـلا دست حتی تا کنار خیمه ام یاری نکرد آبرویم مشک بود و ریخت آب و هیچ کس غیر خون دیده از من آبروداری نکرد گرچه یک جرعه نمی نوشیدمش اما فرات دید می سوزد لبان تشنه ام کاری نکرد در غریب آبـاد دشت کربلا جز فاطمه هیچ کس از این دل تنها پرستاری نکرد بودم ای یاسر اسیر رشتۀ عـشق حسین کس به غیر او زمن رفع گرفتاری نکرد
: امتیاز
|